یک نفر آرامشش گم شد،مداما در پی‌ش می گشت



چند روزیه چندتا از دنبال کننده ها از خاطرات مدرسه و گوشی بردن سر کلاس میگن، نابود فقط ماهایی که سر زنگ زبان زنگ زدیم برای روز جشن پونزده تا پیتزا سفارش دادیم و از قیافه معلممون نگم براتون:/

یا این که پنج شنبه ها بچه هایی که درسشون خوب بود کلاس مکمل میرفتن ، بعد بچه هامون سر کلاس فیزیک وقتی معلم داشت درس میداد میگفتن نگاه کنین سلفی بگیریم ،‌بعد وسط سلفی گرفتن من نمی‌دونم واقعا چطور شماره معلممون رو پیدا کرده بودن و شروع کردن زنگ زدن :/و تا معلم بخواد گوشی رو برداره تماس قطع میشد ( اولش معلم شک کرد بعد دید بابا اصلا اینجا مدرسه دخترونه است به اینا نمیاد چنین شیطنت های !) خلاصه تا آخر کلاس این برنامه ادامه داشت و تقریبا معلم نیم ساعت آخر رو عملا درس رو تعطیل کرده بود

اعتراف میکنم که منو و دوستم رو هم یکبار معاونم دید که گوشی معلم رو ازش قرض گرفته بودیم و دوتایی داشتیم فوتبال می‌دیم:/  ( یعنی ما صادقانه رفتیم گفتیم بزارین ما بازی رو ببینم جام جهانیه،اجازه ندادن و ما هم دیگه مجبور شدیم از روش های ناجوانمردانه استفاده کنیم !)


آخرین مطالب

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

مطالب اینترنتی مهر تو عکسی بر ما نیفکند / آئینه‌رویا! آه از دلت، آه... دانلود سرا فناوری اطلاعات tarhdecor سینماکلیک چَروا( همان حیوان بارکش است) اجناس فوق العاده panjarehcnasim وبلاگ شخصی جلال ترابی